سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش نگاه داشته شده، مانند چراغ سرپوشیده است . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
حجاب و عفاف ، عاشورا ، مجلس شورای اسلامی ، رئیس جمهور ، دموکراسی ، امام حسین علیه السلام ، شرح غزلیات حافظ ، شهوترانی ، صوفیه ، ضعف ایمان ، ظلم و ستم ، ظهور ، مردم سالاری دینی ، مشکلات اقتصادی ، معصومین علیهم السلام ، موسیقی ، میرزا جوادآقا طهرانی ، نرخ کالاها ، نگاه ، نگاه شهوت آلود ، عرفان کاذب ، عقد موقت ، علماء شیعه ، علی اکبر ، غضنفر ، کسب حرام ، کسب حرام و کمرنگ شدن ارزشهای دینی و اخلاقی ، لقمه حرام ، امام رضا علیه السلام ، امام زمان عجل الله فرجه ، امامان شیعه ، برکت عمر ، بهشت ، بی غیرتی ، تمدن ، توجه به معاد ، توصیه پیامبر صلی اله علیه و آله به کمک برای تامین جهیزیه و سایر ، تولدم ، جهیزیه ، آب ، ابراهیم ، ابوالفضل علیه السلام ، ابوعبیده جراح ، احمدی نژاد ، استخدام زنان ، اسلام رفاقتی ، اسماعیل ، اصرار لاریجانی بر بازگشت دولت به ریل قانون ، دموکراسی غربی ، دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند ، دین سالاری مردمی ، رسالت رسانه ای ، زن در خانقاه‏ ، سؤال از رئیس جمهور ، سخن گفتن ، سکوت ، شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای ، حجاب و عفاف در خانه و خانواده ، حرامخوران عاشورایی ، حضرت زینب سلام الله علیها ، حضرت علی علیه السلام ، حکومت اسلامی ، حورالعین ، حیا ، خانقاه ، دختر ، دکتر لاریجانی ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :60
بازدید دیروز :114
کل بازدید :343321
تعداد کل یاداشته ها : 145
103/2/9
9:18 ع
موسیقی

چقدر دموکراسی با هدف خلقت انسان تناقض دارد!!!... گویا دموکراسی ان روی سکه است که ملائکه می توانستند ببینندش!... چقدر اکثریت 51 درصد ظلومند نسبت به حداقل 49 درصد!!!
و چه دورغ بی اساسی است مشروعیت اکثریت اگر پشتوانه ای الهی نداشته باشد.

پی نوشت: کشورهایی که دم از دموکراسی بی خدا می زنند و انانکه از سر نشناختن سرّ ولایت، حکومت اکثریت را مترقی  و آن ا از ظلم  بدور می دانند پارادوکسی بزرگ را یدک می کشند


  

غرض نقشی است کز ما باز ماند / که هستی را نمی بینم بقایی ** مگر صاحبدلی روزی ز رحمت / کند در حق درویشان دعایی

بدرود


89/12/3::: 7:31 ع
نظر()
  
  

بسم الله الرحمن الرحیم.


 
لا حول و لاقوة الا بالله العلی العظیم



بار دیگر منافقان کوردل پیراهن فتنه را تجدید کرده و با تلبس آن به بهانه حمایت از از مردم مصر روز 25 بهمن را عرصه فتنه و آشوب قرر دادند ... لیکن به مصداق و لا یحیق مکر السیئ الا باهله شر این مکر و حیله به خودشان بازگشت و بیش از پیش شرمساری و روسیاهی آقایان موسوی و کروبی و همراهان داخلی و خارجی شان رقم خورد. و باز این اطمینان حاصل گردید که درخت طیبه انقلاب اسلامی ایران را بیمی از چرخ غدار نیلوفری و سبزک هرز نیست.
 
 
 کوردلان برآنند که به خیال خام خود درخت برومند طیبه انقلاب را ضربتی سخت زنند یریدون ان یطفئوا نور الله بافواههم لیکن غافل از آنکه این اقدام آنان بی آنکه خود بفهمند نمایش اقتدار نظام توانمند جمهوری اسلامی خواهد بود و پیام والای آن را بیش از پیش بسط خواهد داد که و یأبی الله الا ان یتم نوره ولو کره الکافرون.

ما وبلاگ نویسان سرویس پارسی بلاگ نیز همگام با ملت فهیم ایران اقدامات خائنانه آقایان کروبی و موسوی و همراهان آنان را که سعی در تضعیف نظام اسلامی داشته و منجر به شهادت دو تن از بسیجیان برومند این مرز و بوم و مجروحیت عده ای از هموطنانمان گردید را محکوم نموده و از آنجا که از سویی جزاء السیئة سیئة مثلها و از دیگر سو سران فتنه بارها و بارها نشان داده اند که مغز کوچک و همت ناقصشان را یارای درک کرامت و بزرگ منشی نظام اسلامی نیست   از مراجع محترم قضایی خاصه ریاست محترم قوه قضائیه حضرت آیت الله لاریجانی قاطعانه خواستار بازداشت، محاکمه و اشد مجازات سران فتنه به اتهام فساد فی الارض هستیم و براستی هیچ مصداقی جز مفسد فی الارض زیبنده آقای کروبی و موسوی نخواهد بود. بی تردید محاکمه سران فتنه و خلع لباس آقای کروبی و در نهایت اشد مجازات آنان، چشمان دوستداران نظام اسلامی را روشن ساخته و دسیسه های دشمنان دین را بیش از پیش نقش بر آب خواهد ساخت.


 

وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ. 


Community bloggers collective statement condemning the actions of heads intrigue Blog


Name of God. 

 
  Ella La Laqvh around Ballh al Alzym 

 Cordell hypocrites once again renew shirt and intrigue with the Tlbs pretext of supporting the people of Egypt on 25 Bahman realm of intrigue and chaos were Qrr ... . But the evidence of deception and La Yhyq Alsyy Ella Bahlh rid themselves of this deception and cunning than ever returned and embarrassment Rvsyahy Mr. Mousavi Karroubi and their fellows and foreign varieties eat. . And again this ensure that the tree was Tayebeh afraid of the Iranian Islamic Revolution Wheels and Lily Ghdar Sbzk not weed.

 

 

 

. Cordell drive their illusion that the tree Rights Task Tayebeh Aqlab hard to do it Yrydvn Ytfyva Allah Noor Bafvahhm unaware of the action but they understand their views without authority system will empower the Islamic Republic and its noble message more than ever will be expanded and troubleshooting that Allah Ella Ann even Ytm Nvrh Alkafrvn Korea. 

. Our Bloggers Blog Community Service along with the treacherous actions of the Iranian nation Fahim Qyan Karroubi and Mousavi and their companions who had tried to undermine the Islamic system and led to the martyrdom of two of Basij Rights in this land and injured a number of our countrymen have been Because the sentence and hand Jza’ Alsyyh Syyh parables and intrigue heads the other hand repeatedly shown that a small brain and the Yara Naqsshan efforts to understand the dignity and gentlemanly regime is respected authorities, particularly the judicial head of the judiciary Prophet Ayatollah Larijani strongly demanded arrest, trial and punishment of corruption charges of seditious leaders are corruptor and indeed no other than blatant corruption on earth and becoming Mr. Karroubi will Mousavi
. No doubt the leaders tried intrigue and disarm Mr. Karroubi clothes and eventually their punishment, the eyes of lovers of the Islamic regime and the conspiracies of enemies made it clear more than ever the role of religion will make the water. 

 


89/11/28::: 8:42 ع
نظر()
  
  

دیشب سریال مختارنامه طبق معمول هر هفته پخش و پس از آن ویژه برنامه ای پیرامون واکاوی عبرتهای تاریخی عاشورا با حضور دکتر محمدحسن رجبی دوانی برگزار شد. موضوع این برنامه "غائبان مشهور واقعه کربلا" بود. آنچه که بیش از همه سبب خشم نگارنده این سطور شده بود آنجا بود که جنای اقی دکتر دوانی به حق اصرار داشتند که غائبین واقعه کربلا نظیر عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر و محمد حنفیه از هاشمیان و عبدالله بن عمر از یر هاشمیان در عمل به وظیفه کوتاهی کرده و عذرشان پذیرفته نیست امام مجری مثلا کارشناس برنامه بر آن بود تا با هر وصله ای شده پوستین بصیرت و عذری موجه بر قامت این افراد راست آرد.
مجری ابتدا مدعی شد که این افراد از عاقبت امام حسین بی خبر بودند و الا در واقعه کربلا حضور می یافتند اما جناب دکتر رجبی دوانی پاسخ دادند که خیر همه این افراد از عاقبت امر مطلع بودند و احادیثی دال بر شهادت امام حسین در واقعه کربلا از پیامبر و امیرالمؤمنین صلی الله علیهما و آلهما شنیده بودند و حتی قبل از حرکت امام حسین علیه السلام عاقبت امرش را به آن حضرت یادآور شدند بنابراین عذرشان مقبول نیست. لیکن مجری باز با رمیی دیگر بر آن شد تا بر موضعش پافشاری کند و مدعی شد که محمد حنفیه دچار نقص جسمی بود که باز پاسخ شنید که محمد با همین پای علیل نهضتی را رهبری و در کوه رضوی حضور یافته بود بنابراین به نحو اولی می توانست در کربلا حضور یابد.  مجری سپس به اعاده حیثیت از عبدالله بن عباس برخاست و ادعای اول خویش را تکرار نمود که جواب شنید کسی که اخبار غیبی از امیرالمؤمنین  دریافت نموده از واقعه کربلا نیز قطعا مطلع بوده کما اینکه شواهد فراوانی بر این معنا دلالت دارد. آنگاه مجری در ادعایی عجیبتر مدعی شد که شیعه در آن زمان هنوز انسجام نیافتهبود لذا دیدگاهی که ما اکنون به امام حسین علیه السلام داریم که آنحضرت را ولی خدا و واجب الاطاعه میدانیم نمی دانسته و بنی هاشم آنحضرت را فقط در حد سبط پیامبر و انسانی صالح قبول داشتند و اکنون ما به این مجری عرض می کنیم که اولا این خود عذری بدتر از گناه است، همه مسئله عاشورا به فاجعه خانه نشین شدن حجت حق و حکومت یافتن دشمنان دین خدا برمیگردد و لذا اگر کسی آن هم از بنی هاشم امام خویش را نشناسد قطعا این عدم معرفت و اسکات از حق از محاربه با امام حسین بهتر نیست و لذا عذری را نمی پوشاند ثانیا برخلاف این مجری محترم _ که ای کاش بیشتر مطالعه و تحقیق می فرمودند_ که مدعی شدند شیعه هنوز شکل نگرفته بود عرض می کنیم که پیروان امیرالمؤمنین ولو اندک از همان ابتدا منسجم بوده و پس از صلح امام حسن نیز در مدینه رو به افزایش نهاده بودند و در کوفه و مدائن و خراسان نیز موالیان علی و آلش می زیسته اند و شواهد تاریخی متعددی بر این مطلب دلالت دارد ثانیا بنی هاشم  بیشتر از هر گروه و قوم دیگری حقانیت امام حسین را میدانسته و از پیامبر و امیرالمومنین تصریحات فراوانی دال بر اینکه حسین امام واجب الاطاعه میباشد شنیده بودند که ما به جهت رعایت اختصار از ذکر احادیث و منصوصات مذکور خودداری می نمائیم. این مطلب که خواص آنزمان در شناخت وظیفه به خطا رفته یا وظیفه خویش را شناخته و کوتاهی نمودند را با هیچ وصله ای نمی توان پوشاند و توجیه کرد و امیدواریم جامعه رسانه ای ما و همچنین برخی از علماء بزرگوار به جای تعصب ورزیدن بر برخی شخصیتها و در نتیجه اشتباه در ملاکهای تشخیص مسیر، جامه انصاف برتن کرده و با عینکی واقع بین وقایع کربلا و حواشی آنرا به نظاره بنشینند. آری وای بر زمانی که همچون رفتار خواص زمان امام حسین علیه السلام مصلحت اندیشی و اعفیت طلبی جای وظیفه شناسی و مجاهده را بگیرد.    


89/9/27::: 10:38 ص
نظر()
  
  

حضرت ابراهیم علیه السلام در خواب دید که فرزندش را ذبح میکند و چون رویای خویش را برای فرزند بازگفت اسماعیل پاسخ داد: یا ابت افعل ما تؤمر ای پدر هر آنچه را که مامور انجامش شده ای بجا آور.
حقیر گویم گویا کربلا روایت حال همه انبیاست و در هر جلوه های از جلوه های آن شرح حال یکی از انبیای الهی مرور میشود. شبیه این حکایت ابراهیم را میتوان در این روایت یافت روایتی که دل سنگ را آب و اشکها را سرازیر میسازد:

امام حسین و علی اکبر

شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الآمال روایت نموده است: حضرت ابوعبدالله الحسین علیه السلام در وادی ثعلبیه خواب قیلوله فرمود و چون از خواب برخاست فرمود: در خواب دیدم هاتفی ندا می کرد که شما شتابان به پیش می روید حال آنکه مرگ شما را سریعتر به بهشت سوق می دهد! حضرت علی اکبر فرمود: ای پدر! آیا ما بر حق نیستیم؟ امام حسین علیه السلام فرمود: آری به حق خدایی که بازگشت همه به سوی اوست ما بر حقیم. علی اکبر پاسخ داد: پدر! حال که ما بر حقیم از مرگ چه باک داریم.
و با اندکی دقت شباهت مکالمه ابراهیم و اسماعیل و مکالمه امام حسین و علی اکبر مشخص میشود... اما اف بر دنیا که پایان این حکایت متفاوت است اسماعیل به سلامت به خانه بازمیگردد و علی اکبر با بدن قطعه قطعه نقش زمین می شود ... السلام علی الذبح العظیم


89/9/17::: 9:59 ص
نظر()
  

به طور کل در قضیه طف با چند گروه مختلف با ماهیاتی متفاوت مواجهیم که هر یک از آنها نماینده طیفی از لایه های همیشگی اجتماع مسلمانان در همه اعصار می باشند و البته امروز بر آنیم تا به بررسی گروه حاکمان جور و تابعان آنها بپردازیم و از خدا یاری میجویم انه خیر ناصر و معین.

در تنبیه نخست برانیم تا عوامل به انزوا رفتن نیکان و صالحان را بررسی نمائیم: اولین عامل رویگردانی مردم از نیکان و صالحان جهل آنان به مواضع حق و حدود و ثغور آن است هر گاه در جامعه ای عرصه بر نیکان و فرزانگان تنگ گردد زمام امور به دست فاجران و طالحان افتاده و سیر قهقرائی جامعه آغاز خواهد گردید و البته شناخت حق مستلزم بصیرتی عمیق و بصیرت حق شناس نیز حاصل ایمان قلبی و پایدار به دین الهی و دغدغه خدامحور برای تحقق دین خدا میباشد و البته بر این مدعا کریمه شریفه: "والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا"دلالت دارد. شناخت راه و مسیر که همان بصیرت اجتماعی و مهارت وظیفه شناسی است معلول دغدغه هدفمند و عملی برای تحقق دین خداست و پرواضح است که فقط ایمان قلبی و راسخ به مجاهده می انجامد و فرموده اما حسین علیه السلام که: "مردم بنده دنیایند و دین جز لقلقه ای بر زبانشان نیست پس آنگاه که با بلا آزمایش شوند دیندارن حقیقی چه کم خواهند شد" شاهد این مدعاست.
دیروز با یکی از نوسالکان خوش اقبال محفوف عنایات رضوی و هدایات علوی در مسنجر گفتگوئی داشتم و بحث میکردیم که متدینی که تاب رویگردانی اجتماع از خویش را نداشته و هنر شنا برخلاف جریان آب را فرانگرفته باشد نخواهد توانست در ازمایش های الهی ولایت مدارانه انجام وظیفه کند آنکه در یک مسئله کوچک مانند حفظ ظاهر شرعی وامانده چگونه در موافقت عمل و حرکت با خواست الهی موفق خواهد شد وانگهی کریمه "ولا یلومون فی الله لومة لائم" نشان از رسوخ ایمان مجاهدان و مقابله عرف دنیا پرستان با آنان دارد.
در عصر حضور نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله عموم مسلمانان در جهادها شرکت کرده و اختلاف چندانی نداشتند ولی این نبود مگر از این جهت که جو غالب پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله اقتضا میکرد لیکن آنان که بذر ایمان راستین در دلشان جوانه نزده بود پس از فوت انحضرت و امتحان الهی در دوسویه شدن جو جامعه نتوانستند استقامت ورزیده و سختیهای جانب حق را به جان خرند آری پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام و یروز واقعه سقیفه آنان که به مسلمانی جو پذیر خویش دلخوش بودند در پاسخ به امیرالمومنین که برای اتمام حجت درخواست یاری داشتند پاسخ می دادند که "الآن سقیفه اتفاق افتاده و اگر پیش از ان می آمدی یاریت مینمودیم" و این نبود مگر از سستی ایمان که حاضر به صرف هزینه برای جریان حق نشده مرعوب جو غالب جامعه شدند ما نیز باید به هوش باشیم آندم که در ثبوت ایمان نکوشیده به حکومت شیطان نفس و ظلمت جهل درون دلخوش باشیم نخواهیم توانست به مقام مجاهدین راه یافته از هدایت الهی که همان بصیرت است بهره گیریم.
نتیجه مطابقت با جو و همراهی با وضعیت موجود همانا به انزوا رفتن صالحان و به قدرت رسیدن ظالمان خواهد بود و حکومت ظالمان منجر به اتراف گشته و فرهنگ اتراف نیز محبت شدید دنیا و مقدم گزینی دنیا بر آخرت توسط مردمان را در پی خواهد داشت.
از دیگر خصوصیات حکومت طاغوتیان در صدر اسلام که منجر به واقعه طف شد دگرگون شدن ارزشهاست. حاکمان جور اگر بخواهند به سنت پیامبر وفادار باشند به کام خویش نمی رسند و اگر بخواهند آشکارا سنت نبی را رد کنند با ادبار جامعه روبرو خواهند شد بنابراین به وارونه ساختن مفهوم ارزشها روی می آورند و در نتیجه در جامعه معروف از منکر بازشناخته نشده فضیلتهای انسانی رخت برخواهند بست.
 فعلا به همین مقدار بسنده کرده و ادامه مباحث را به فرصتی فراختر وا می نهم


89/9/15::: 1:45 ع
نظر()
  
  

از بس دلم گرم خواندن است دستم  به نوشتن نمی رود!!


89/8/21::: 10:46 ص
نظر()
  
  

ناگهان پرده برانداخته‏ای یعنی چه / مست از خانه برون تاخته‏ای یعنی چه‏ ** شاه خوبانی و منظور گدایان شده‏ای / قدر این مرتبه نشناخته‏ای یعنی چه‏ ** زلف در دست صبا گوش به فرمان رقیب / این چنین با همه در ساخته‏ای یعنی چه‏ ** نه سر زلف خود اول تو به دستم دادی / بازم از پای در انداخته‏ای یعنی چه‏ ** سخنت رمز دهان گفت و کمر سر میان / وز میان تیغ به ما آخته‏ای یعنی چه‏ ** هر کس از مهره مهر تو بنقشی مشغول / عاقبت با همه کج باخته‏ای یعنی چه ** حافظا در دل تنگت چو فرود آمد یار / خانه از غیر نپرداخته‏ای یعنی چه‏

 

و ما امرنا الا کلمح البصر اراده ما کمتر از پلک زدنی واقع میشود و این اراده را در خلقت تعبیر نموده است که اراده همان فعلیت است لیکن چه فعلیتی که ناگاه بر دل عاشق فرود می آید و پرده بر می اندازد که عاشق بیچاره را از غفلت نیستی بیدار می نماید و تا او را با تلنگر هستی بیدار میسازد با صد جلوه دلربا عشوه فروشی میکند تا عاشق کور از همه چیز با صد دیده بینایی کوری به کار خویش او را تماشا نماید و باز مگر بیرون تاختن مست در کوچه ای که دیوار آن زبور مستی میخواند جز نوای سرشکنی رقمی دیگر خواهد داشت؟! .. مستی که چون میخواهد محبت خویش بنمایاند کوزه عاشق میشکند و سرش به سنگ فراق میساید و باز با این همه این رقص مستی در کوچه هستی جز تلاطم نظاره گران و صد دل عاشق حرکات این مست بیرون تاخته شدن ارمغانی دیگر نخواهد داشت؟!
اما این پرده چیست؟ و آن خانه کجاست؟

 

پرده همان وحدانیت ذات اوست که هزار هزار رادع ظلمانی و هزار هزار حجاب نورانی دارد و اگر سابقه لطف ازل نبود این پرده نشین مکرم روح افزای رند بازاری نمیشد و خانه همان گنج نهان است که انی کنت کنزا خفیا و برون تاختن برآوردن عاشق  و برون تاختن همان نمایاندن که فاحببت ان اعرف 

 

اما این کوچه پر از رقص مستی چیست؟
 چون صبح وصال قیامت برآید و ذات معشوق قیام به دلبری بی حد وحصر کند به عاشقان شوریده که همان متفهمان قرآنند گویند اقرا و ارق بخوان و پیش برو آری کوچه طربخانه همان قرآن اوست که یار در آن بیرون تاخته و هر مقدار که در این کوچه بینهایت راه پیموده باشی به او نزدیکتر گردی و بلکه دارالبلای دنیا که کوچه خمخانه اوست نیز جلوه ای از ظهور آفاقی همان کوچه پر از سر مستی است یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید .. خلق گدایانند و او حمید ستوده که شاه خوبان است و وای از این همه لطف که به مهر من دیوانه را رخصت عشق ورزی داده است
و باز تلویحا گذری به ملائک عقل مدار می کند و آن اعتراض که خود را ای منزه بی همتا همنشین رند بازاری و دیوانه میخانه نشین کرده ای ؟!! و ...
باد صبا ( در این غزل البته ) نفحه وجود است لیکن زلف نماد کثرت است و درازی طریق وصال که عاشق دلخسته را اسیر قبض می کند و رقیب همان عروس هزار چهره دنیا و جنود شیطانی و جهل است که اذن زلت و لغزش انسان را داد و او را آواره غربتکده دنیا ساخت و چه خوب انسان را به آیه 38 بقره میبرد
 لیکن باز مگر تو خود اول نگفتی که با من همنشین باشید و به زیور علم الاسما مفتخرم ساختی پس این فرمان رقیب و هجرت چیست و آیا نه اینکه من این برگ گل خوشرنگ باید قرین ناله های زار کنم جلوه جمال تو را بینم یا خوف فائز نگشتن را در دل بپرورم و همین سوز و گداز را اضطرار رسانده بلکه سر مهر آیی و با وجه وصل تو قرارم بخشی
سخنی که سراسر لطف باشد از آن دهان یاقوت گهرِ زاده از آب لطف خارج شود که به خونخواری هزار عاشق همت کرده و باز آن آب لطف آب حیاتشان بخشد لیکن آن جلوه که در قامت هستی کرده هزار راز از ان میان بی نقص بازگوید و من خسته دل حیران میان این دو که جمع این دو ضد چگونه سازم آب حیاتش را دلخوش باشم یا تیغ میان که همه را از میان برداشته غیرتش جز خود را یارای دیدن نیست
و سرانجام آندم که خویش را نزدیک میبینم دور می یابم و چون دور یابم نزدیک بینم و با دستی خالی ثروتی بیشمار و با ثروتی بیشمار همچنان تهیدستم که برون ز حد پرواز منی
و این همه نیست مگر از وجود ناقص من و اشتغال به مراتب نفس ور نه آندم که من نباشم حیرت و قبض و بسط راهی ندارد و باز این نیست مگر از شرک لحاظ داشتن خویش و نپرداختن خانه از غیر و عدم اختصاص به یار.

89/7/11::: 11:0 ص
نظر()
  

بسم الله الرحمن الرحیم

 

قرآن

امروز در حدیث شریف ثقلین می اندیشیدم که پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده اند: «لن یفترقا» یعنی قرآن و عترت هرگز از هم جدا نخواهند شد. این اتصال و همگونی البته در همه زمینه ها از جمله غیر قابل اطفاء بودن نور وجودی جریان دارد.
در طول تاریخ دشمنان همه توان وهمت خویش را بکار بردند تا نور وجود اهل بیت را خاموش سازند زمانی نام امیرالمونین علی را در بالای منابر و مأذنه ها لعن می کردند اما غافل از اینکه ناخواسته نام علی را گسترش می دهند و توجه اصحاب بصیرت را به این شخصیت عظیم الهی بیش از پیش جلب می نمایند. و یا یزید حسین بن علی علیهما السلام و یاران و اهل بیتش را در کربلا به شهادت رسانده و اسیر کرد ولی شهادت حسین و یارانش و اسارت اهل بیتش نتوانست سبب گسترش نور امامت شده و خون مطهرش رسوائی ظالمان و کافران را رقم زد.


 

و اکنون دشمنان احمق دین به خیال خویش با سوزاندن قرآن آن را خوار و بی ارزش شمرده اند غافل از اینکه این کار آنان سبب اتحاد بیشتر مسلمین شده و توجه حق جویان را بیش از پیش به اسلام جلب خواهد کرد . حقیر مطمئنم که این کار کفار سبب معرفی بیشتر قرآن به جهانیان شده و آمار مسلمانان و مستبصران رو به فزونی خواهد نهاد.


 

و اکنون بر دین مداران و قرآن پویان است تا از فرصت پیش آمده بیشترین بهره را جسته و تا حد توان در معرفی این کتاب الهی و معارف آن بکوشند و زمینه ظهور حضرت صاحب الامر عجل الله فرجه را بیش از پیش مهیا سازند


 

والله متم نوره ولو کره المشرکون


  
  

میگم عجب ماهیه ماه رمضان!
از یه طرف صورت کتبی قرآن میاد پایین از اون ور  توی شب قدر قرآن ناطق  (امیرالمؤمنین) میره بالا
عجب بده بستون بابرکتی هست در عالم ملکوت!


89/6/7::: 7:0 ع
نظر()
  
  
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ یکی از کاربران اینجا یه فید زده بودن و نوشته بودن که 290.000 تومان پول ادکلن دادن و مستمسکشون هم همون روایت معروف بود که: "پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بیشترین مورد خرجشون عطر بوده" در پاسخ به این کاربر بسیار محترم و شریف باید بگم که معمولا مذهبیها مفهوم برخی از روایات رو خوب درک نمی کنند و بدون توجه به قرائن بهش استناد می کنند
+ آقا من کم سوادم ولی حرف من کم سواد اینه چرا عزت ملی رو می فروشید؟ مگه نه اینکه اجانب تحقیرمون میکنن که به خاطر تحریمها و زور گفتن اونا سر تسلیم فرود آوردیم تا جایی که حتی سبد کالا را هم ناشی از ذلت ایران و شکستش در برابر تحریمها میدونن!
+ ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش
+ یاد پیامرسانی های پارسی بلاگی قدیمی مخصوصا آقای *محمد فیاضی* بخیر هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
+ از یزد خوشم میاد چند دوست یزدی دارم و همشون خوش ذوقن و البته متاسفانه کمی سختگیر ... مردیم از بس یزدی خنگ ندیدیم :)
+ عزت ملی در توافق هسته ای ژنو خدشه دار و رجز خوانی ها و کرکری خوانی های آمریکا و اسرائیل بیشتر شده مخصوصا اینکه اسرائیل مدعیست چون زور بالای سر ایرانیها بوده به علامت تسلیم پای میز مذاکره نشستند. منتظریم ببینیم تیم دیپلماسی ایران چه تدبیری برای بی اثر کردن این رجزخوانی ها دارند!
+ این روزها در پی فرمان مقام معظم رهبری برخی رسانه ها سعی در تشویق والدین برای افزایش نسل دارند.البته اصل این ساست کار درستی است و اصولا برنامه کنترل جمعیت کشورهای مسلمان از نقشه های شوم استکبار بوده است.به عقیدهما ایران مشکلی برای اداره یک کشور پر جمعیت ندارد اما در عین حال باید برنامه ای جامع نیز برای عدالت اجتماعی تو توزیع عادلانهامکانات و فرصتها تدوین شود
+ این وبلاگ را بخوانید
+ البته دولت پیشین دولت دروغگویان و منافقان شاید باشد اما دولت کنونی نیز فقط شیوه دروغپردازی را عوض کرده است
+ آقازاده های ترکیه ای اختلاس میکنند و پدراشون مجبور به استعفا میشن برخی از آقازاده های ایرانی بر خوان بیت المال چمبره میزنن اما ...