بسم الله الرحمن الرحیم
چندی پیش پیامی خصوصی در پیامرسان پارسی بلاگ به دستم رسید که لینک سایتی در آن درج شده بود. سایت مزبور اقدام به کپی نوشته ای کرده بود که در آن معانی اسماء مقدسه اهل بیت جعل و در مقابل با قرار دادن معانی زیبا برای اسامی زرتشتی ایرانی سعی کرده بود پیراهن کهنه اختلاف تازی و پارسی را علَم کند. کسانی که پارسال پیامرسان را به خاطر می آورند لابد مشابه این اقدام از سوی یکی از افراد پیامرسانی را نیز به یاد دارند. اکنون بار دیگر معانی بلند و نغز اسامی ائمه را از خاطر می گذرانیم:
برخی از اسامی مبارک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
محمد، محمود و احمد: ریشه هر سه این اسامی از حمد به معنی ستایش گرفته شده است. محمد: کسی که بسیار مورد ستایش و تمجید است. محمود: کسی که ستوده شده است. احمد: کسی که به حدی مقتضیات حمد و ستایش در او هست که سبب بهت و حیرت بیننده میشود. ناگفته نماند محمد اسم زمینی حضرت رسول اکرم و احمد اسم آسمانی آنحضرت است.
مصطفی: به معنی کسی که با در نظر گرفتن ملاکهای متعدد برتری انتخاب شده است. کسی که در جمع بهترینها از میان آنها برگزیده شده است. علت تسمیه این اسم این است که همه انبیا برگزیده و بهترین انسانها هستند اما رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم از همه آنان شریفتر و بهتر است لذا انحضرت را مصطفی یعنی برگزیده شده از جمع خوبان نامیده اند.
ابوالقاسم: کنیه پیامبر گرامی اسلام است. برای ابوالقاسم در روایات معانی مختافی آمده است. اولین معنای ان این است که آنحضرت پسری به نام قاسم داشتند برای همین مطابق رسم اعراب ابوالقاسم یعنی پدر قاسم خوانده می شدند. در روایتی در جلد 16 بحارالانوار صفحه 14 به سند صحیح از حضرت امیرالمؤمنین از رسول اکرم صلی الله علیه و آله اینگونه آمده است: من قاسم نامیده شدم چون که خداوند بوسیله من قسمت بهشت و جهنم را مشخص و اهل بهشت و جهنم را متمایز میکند هرکس که به من ایمان بیاورد و به سیره من رفتار کند در بهشت و هر کس به من کافر شده و از سیره ام اعراض کند در جهنم خواهد بود. همچنین از همان مأخذ ص 13 روایت شده است که من ابوالقاسم نامیده شده ام زیرا خداوند روزی می دهد و من قسمت میکنم.
ماحی: و باز در همان روایت پیشین آمده است: من ماحی نامیده شدم زیرا خداوند بوسیله من گناهان پیروانم را محو می کند.
حاشر: من حاشر نامیده شده ام زیرا خلائق بوسیله جای پای من طریق حشر را یافته و محشور می شوند.
عاقب: در همان روایت: من عاقب نامیده شده ام زیرا پیامبری پس از من نخواهد آمد.
اسم رسول اکرم صلی الله علیه و آله در تورات و انجیل:
مؤذ مؤذ: اسم آنحضرت در تورات به زبان عبری مؤذمؤذ است که به معنی محمود است و شرح اسم محمود در سطور بالا گذشت.
الضحوک: خندان ( کنایه از اخلاق خوش انحضرت)
احمد: اسم آنحضرت در انجیل احمد ذکر شده است.
فارق: اسم انحضرت در زبور است که به معنی جدا کننده و مشخص کننده حق و باطل است.
متخمنا: اسم سریانی انحضرت در انجیل که به معنی خاتم پیامبران است.
اُحید: اسم آنحضرت در تورات که به معنی صاحب شمشیر برّان است
فعلا به مقتضای مجال وبلاگ به همین تعداد اسم اکتفا میکنیم.
برخی از اسامی مبارک حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
علی: علی به معنی صاحب برتری و علوّ.
مرتضی: به معنی صاحب مقام رضایت و کسی که خداوند به او راضی شده است. این اسم نزد ارباب عرفان شرحی غریب دارد.
امیرالمؤمنین: این نام اختصاص به حضرت علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب وصی رسشول خدا دارد. همو که در روز غدیر رسما به عنوان جانشین رسول خدا معرفی و اطاعتش بر همه واجب گشت. حتی هیچ یک از اهل بیت صلوات الله علیهم اجمعین نیز نمی توانند این نام را برای خود داشته باشند. نامی است که حضرت جبرئیل علیه السلام از طرف خدا بر انحضرت نهاد. در روایت داریم که کسی غیر از علی ابن ابیطالب علیه السلام این نام را بر خود نمی نهد مگر منافق یا کسی که از ... با او ... شده باشد. اول کسی که این نام را در مورد غیر معصوم به کار برد زیاد بن ابیه پدر عبیدالله بن ریاد بود که به عمر گفت امیرالمومنین.
فتی:به معنی جوانمرد و پهلوان. این نام را حضرت جبرئیل علیه السلام روز احد بر علی علیه السلام نهاد. آنجا که فریاد زد: لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار.
وصی: آنحضرت وصی رسول اکرم صلی الله علیه و آله بوده است.
حیدر: به معنی شجاعی که ذره ای ترس در دلش راه نیافته است.
یعسوب الدین: یعسوب آنگونه که در کتاب لسان العرب آمده است به معنی رئیسی است که با درایتش زیردستانش را از لغزش رهانیده و مانع از هم گسستگی آنها میشود. یعسوب الدین: کسی که امر دین را از افتراق خلاصی داده و دینداران را بر مدار توحید گرد می آورد. رجوع شود به واژه یعسوب در لسان العرب و مجمع البحرین.
غضنفر: شیر بی باک. کسی که همچون شیر نر غران میتازد.
کرّار: کسی که به دشمن پشت نمیکند. کسی که در جنگ فرار نمیکند.
برخی از اسامی مبارک نور دو عالم مظهر جمال و جلال الهی ناموس خدا ام ابیها فاطمه زهرا سلام الله علیها:
فاطمه: فاطمه در لغت به معنی گرفته شده و گیرنده و بازدارنده آمده است. صاحب عوالم العلوم به سند صحیح از سلمان فارسی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل میکند که:سمیت فاطمة فاطمة لانها فَطَمت محبیها عن النار و فُطِم اعدائها عن حبها. (فاطمه فاطمه نامیده شده است زیرا دوستانش را از آتش محفوظ داشته و دشمنانش از محبتش (ونجات به سبب محبتش) باز مانده اند.
زهراء: به معنی درخشنده است. اشاره به نور آنحضرت دارد که ظلمت ملک و ملکوت به وسیله نور حضرتش مرتغع گردید و نظام عالم سامان یافت. و اگر نبود نور حضرتش عالم همه در لشگر جهل مضبوط می شدند.
منصوره: اسم آسمانی حضرت زهرا سلام الله علیها به معنی نصرت یافته و نصرت دهنده است. در بحارالانوار ج 43 ص 4 به سند صحیح از رسول اکرم نقل شده است: که منصوره اسم آسمانی حضرت زهراست و آن بدین سبب است خداوند در قران کریم فرموده: و یومئذٍ یفرح المؤمنون بنصر الله ینصر من یشاء یعنی مومنان در آن روز به سبب نصرت الهی شادی می کنند و آن نصرت خداست که بوسیله فاطمه سلام الله عیها شامل اهل بهشت می شود.
مطهره: پاک شده از رجس. اشاره به آیه شریفه انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا دارد.
بتول: در لسان العرب آورده که بتول به معنی کسی است که به زخارف دنیا اهمیت نمی دهد.
محدثه: به معنی حدیث گوی است و علتش ان است که انحضرت پس از وفات رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم جبرئیل بر وی نازل می شد و احوال جهان تا روز قیامت را باز میگفت که در صحیفه فاطمه موجود است.
حوراء انسیة: حوراء به معنی زن بهشتی و انسیه هم به معنی زن انسان خصال است. یعنی زنی بهشتی که خصوصیات انسانی دارد.
برخی از اسامی حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام:
حسن: به معنی پسندیده و نیکو
مجتبی: به معنی نیکوی برگزیده
کریم: به معنی با کرامت و بزرگوار
برخی از اسامی امام حسین علیه السلام:
حسین: به معنی نیکو و پسندیده حسین همان معنای حسن را دارد منتها چون سن امام حسین کمتر بود به تصغیر نام مبارکش را گذاشته اند یعنی حسن کوچک
شهید:اشاره به واقعه طف دارد و این اسم نزد ارباب عرفان شرحی غریب دارد.
ذبیح: خدا لعنت کند شمر یا سنان را. نمیتوانم معنای این اسم را بگویم. یاد گودال قتلگاه بیفت و مفهومش را بدان.
قتیل العبرات: هم اشکهای مومنان و هم اشکهای منافقان و کافران بر جانگدازی شهادت حضرت و خاندان و اصحابش فرو غلطید.
ثار الله: خون خدا. خدا خود ولی دم اوست و هم در دنیا و هم برزخ وهم عقبی انتقام خواهد گرفت.
مصباح الهدی و سفینة النجاة: مخصوصا برای سالکان که هدایتش در وادی باطن ثبوتی محسوس تر دارد. خداوند روزیمان گرداند.
سید الشهداء: خدا کند حسین علیه السلام اینگونه هم سیدمان شود.
برخی از اسامی و القاب خاندان امام حسین علیه السلام:
عباس: به معنی غمگین و در لسان العرب اورده: شیری که سایر شیران از عظمت و هیبتش می گریزند. گویا پدر بزرگوارش وقایع عاشورا را میدید و حزن دیدن مصیبتهای امام حسین را در چهره این فرزندش میخواند که نامش را عباس نهاد.
ابوالفضل: آنانکه به درگاهش متوسل شده اند می دانند که او پدر فضل و کرم است.
رقیه: به معنی ارتقاء یافته و دارای جایگاه بلند. این نام پیش از این نیز بر دختر رسول خدا بوده است. همچنین رقیه مفهومی دیگر دارد به معنی در بند کشیده شده و اشاره به زنجیرهایی دارد که بنی امیه به دست و پای این طفل سه ساله زده بودند و او را از کربلا تا شام برده بودند. لعنت خدا بر بنی امیه.
زینب: زینت پدر. و براستی این نام که از جانب خدا بوسیله رسول خدا بر او نهاده شده بود چه با تسمیه بود. او زینت پدر بود در حیات پدر و زینت پدر بود در وفات پدر در کوفه شهری که زمانی دارالخلافه پدرش بوده است. او زینت پدر بود آندم که با خطبه های غراء خود کمر ظلم را شکست. او زینت پدر بود آندم که امامش بر علم لدنیش صحه گذاشت که: یا عمتی انت بحمدلله عالمة بلا معلمة و فهمة بلا مفهمة
سکینه:به معنی آرام گیرنده و آرامش یافته و آرامش دهنده.
برخی از القاب و اسامی ائمه اطهار صلوات الله علیهم اجمعین:
باقرالعلوم: به معنی شکافنده علوم. باقر در لغت به معنی شکافنده است. به انکه روی چیزی را می شکافد باقر گویند انحضرت را چون ظاهر علوم انبیاء را شکافته باطن آنرا هویدا می ساخت باقرالعلوم گفته اند.
جعفر: جعفر در لغت معانی متعددی دارد. یکی از آن معانی ای است: مردی که مورد تکریم خالق خویش است.
قائم: به معنی قیام کننده به قسط و عدل و داد. از القاب اختصاصی امام دوازدهم شیعیان است.
مهدی: کسی که نشانه های هدایت را پس از آنکه به فراموشی سپرده شده است را آشکار میسازد.