چند شب پیش با اسب خیال از کوچه های شهر آشنا میگذشتم که یهو چشمم افتاد به آقای الف که ماتم زده یه گوشه ای ایستاده بود و از شدت غصه قامتش مثل قامت آقای دال شده بود. بهش گفتم چیه چرا بغض کردی؟ گفت : (چند روز پیش صاحب یکی از نشریات که من خیلی به خوندن مطالبش علاقه داشتم بهم پیام داد که تا اطلاع ثانوی نشریه اش تعطیله، من هم از طریق یاهو براش پیام گذاشتم که از اینکه نشریتون رو بستین ناراحت شدم و برای موفقیتتون در مقابل حضرت آشنا زیارتنامه خواهم خواند! همسرم که از پیام باخبر شد گفت : این کار تو از نظر اخلاقی صحیح نیست! نظر گذاشتن تو نشریه و وبلاگ اشکال نداره چون در عرف ، پذیرفته شده است ولی عرف، پیام گذاشتن از طریق یاهو رو ولو بصورت نوشتاری و آفلاین و حتی کاملا رسمی و بی غرض هم نمی پذیره . ) بعد از صحبت اقای الف به فکر فرو رفتم که اگه صحبت همسر آقای الف درست باشه واقعا مرز محرم و نامحرم از چه ظرافتی برخورداره که حتی یه پیام نوشتاری خشک و خالی و خیلی عادی و کاملا بی غرض هم می تونه بهش ضربه بزنه!