دیشب سریال مختارنامه طبق معمول هر هفته پخش و پس از آن ویژه برنامه ای پیرامون واکاوی عبرتهای تاریخی عاشورا با حضور دکتر محمدحسن رجبی دوانی برگزار شد. موضوع این برنامه "غائبان مشهور واقعه کربلا" بود. آنچه که بیش از همه سبب خشم نگارنده این سطور شده بود آنجا بود که جنای اقی دکتر دوانی به حق اصرار داشتند که غائبین واقعه کربلا نظیر عبدالله بن عباس و عبدالله بن جعفر و محمد حنفیه از هاشمیان و عبدالله بن عمر از یر هاشمیان در عمل به وظیفه کوتاهی کرده و عذرشان پذیرفته نیست امام مجری مثلا کارشناس برنامه بر آن بود تا با هر وصله ای شده پوستین بصیرت و عذری موجه بر قامت این افراد راست آرد.
مجری ابتدا مدعی شد که این افراد از عاقبت امام حسین بی خبر بودند و الا در واقعه کربلا حضور می یافتند اما جناب دکتر رجبی دوانی پاسخ دادند که خیر همه این افراد از عاقبت امر مطلع بودند و احادیثی دال بر شهادت امام حسین در واقعه کربلا از پیامبر و امیرالمؤمنین صلی الله علیهما و آلهما شنیده بودند و حتی قبل از حرکت امام حسین علیه السلام عاقبت امرش را به آن حضرت یادآور شدند بنابراین عذرشان مقبول نیست. لیکن مجری باز با رمیی دیگر بر آن شد تا بر موضعش پافشاری کند و مدعی شد که محمد حنفیه دچار نقص جسمی بود که باز پاسخ شنید که محمد با همین پای علیل نهضتی را رهبری و در کوه رضوی حضور یافته بود بنابراین به نحو اولی می توانست در کربلا حضور یابد. مجری سپس به اعاده حیثیت از عبدالله بن عباس برخاست و ادعای اول خویش را تکرار نمود که جواب شنید کسی که اخبار غیبی از امیرالمؤمنین دریافت نموده از واقعه کربلا نیز قطعا مطلع بوده کما اینکه شواهد فراوانی بر این معنا دلالت دارد. آنگاه مجری در ادعایی عجیبتر مدعی شد که شیعه در آن زمان هنوز انسجام نیافتهبود لذا دیدگاهی که ما اکنون به امام حسین علیه السلام داریم که آنحضرت را ولی خدا و واجب الاطاعه میدانیم نمی دانسته و بنی هاشم آنحضرت را فقط در حد سبط پیامبر و انسانی صالح قبول داشتند و اکنون ما به این مجری عرض می کنیم که اولا این خود عذری بدتر از گناه است، همه مسئله عاشورا به فاجعه خانه نشین شدن حجت حق و حکومت یافتن دشمنان دین خدا برمیگردد و لذا اگر کسی آن هم از بنی هاشم امام خویش را نشناسد قطعا این عدم معرفت و اسکات از حق از محاربه با امام حسین بهتر نیست و لذا عذری را نمی پوشاند ثانیا برخلاف این مجری محترم _ که ای کاش بیشتر مطالعه و تحقیق می فرمودند_ که مدعی شدند شیعه هنوز شکل نگرفته بود عرض می کنیم که پیروان امیرالمؤمنین ولو اندک از همان ابتدا منسجم بوده و پس از صلح امام حسن نیز در مدینه رو به افزایش نهاده بودند و در کوفه و مدائن و خراسان نیز موالیان علی و آلش می زیسته اند و شواهد تاریخی متعددی بر این مطلب دلالت دارد ثانیا بنی هاشم بیشتر از هر گروه و قوم دیگری حقانیت امام حسین را میدانسته و از پیامبر و امیرالمومنین تصریحات فراوانی دال بر اینکه حسین امام واجب الاطاعه میباشد شنیده بودند که ما به جهت رعایت اختصار از ذکر احادیث و منصوصات مذکور خودداری می نمائیم. این مطلب که خواص آنزمان در شناخت وظیفه به خطا رفته یا وظیفه خویش را شناخته و کوتاهی نمودند را با هیچ وصله ای نمی توان پوشاند و توجیه کرد و امیدواریم جامعه رسانه ای ما و همچنین برخی از علماء بزرگوار به جای تعصب ورزیدن بر برخی شخصیتها و در نتیجه اشتباه در ملاکهای تشخیص مسیر، جامه انصاف برتن کرده و با عینکی واقع بین وقایع کربلا و حواشی آنرا به نظاره بنشینند. آری وای بر زمانی که همچون رفتار خواص زمان امام حسین علیه السلام مصلحت اندیشی و اعفیت طلبی جای وظیفه شناسی و مجاهده را بگیرد.