بسم الله الرحمن الرحیم
این چند روزه هر چی سعی کردم بنویسم نتونستم و انگاری یه جورایی چشمه قلمم خشک شده بود. بالاخره امشب زدم به سیم آخر و تصمیم گرفتم هر جور شده وعده ای رو که در مورد بحث محرم و نا محرم و احکام نگاه کردن داده بودم عملی کنم ...
جونم براتون بگه که تو دو پست قبل گفتم نمی دونم ریشه بی مبالاتی و یا حداقل بی اطلاعی مردم نسبت به احکام محرم و نامحرم کجاست و چه کسی یا چه افرادی مقصرند!
اول از صنف خودم یعنی روحانیت شروع می کنم :
اولا : متاسفانه اکثر روحانیون ما در مشهد و اصفهان و مخصوصا قم به فراگیری دروس حوزوی و بحوث فقه و اصول بسنده کردن و اکثر این دسته - یعنی همون روحانیونی که الان گفتم - بدون اینکه به تدریس ، تالیف یا تبلیغ اشتغال داشته باشند تا سنین کهولت و پیری فقط و فقط در دروس خارج فقه و اصول شرکت میکنن بدون اینکه شم اجتهاد داشته باشن یا امیدی به اجتهاد اونا باشه _ حالا بگذریم که هیچ ضروروتی هم نداره که همه حوزوی ها مجتهد باشن و وقتی هم همچین ضروروتی نباشه دیگه نیازی هم نیست اونایی که شم اجتهاد ندارن تا آخر عمرشون در درس خارج شرکت کنن _. در حالی که طبق آیه « ولولا نفر » روحانیون باید به منطقه خودشون و یا _ در صورت اشباع _ به مناطق دیگه برن و با عمل و بیان به تبلیغ احکام و معارف اسلام مشغول بشن. چه بسیارند محله ها و مناطق حتی شهرهای بزرگ و روستاهای کوچک و بزرگ که جای یه روحانی فعال و دلسوز در اونجا خالیه.
ثانیا : بسیاری از روحانیون محترم هم که برای تبلیغ به مناطق مختلف تشریف میبرند از مهارت های ارتباطی بهره کافی ندارند لذا بجاست که روحانیون محترم ضمن فراگیری دروس حوزوی مهارت های برقرای ارتباط با مخاطب و شیوه های تبلیغ مؤثر را فرا بگیرند و هنگام ورود به محیط جدید جو اونجا رو بشناسند و به عبارت بهتر نیازشناسی کنند.
دوم : والدین متعهد که به تربیت صحیح بچه هاشون اهمیت می دن احکام محرم و نامحرم و آداب اجتماعی اسلامی رو به بچه هاشون در عمل و گفتار آموزش بدهند.
البته علاوه بر روحانیون و والدین محیط های آموزشی و رسانه های مختلف هم وظایفی دارند که در پست های بعدی بهش میپردازیم.
از اینکه اصول معمول نوشتاری رو با گفتار محاوره ای مخلوط کردم عذر میخوام. (حالا مگه چیه! بالاخره اینم خودش یه سبک نوشتنه دیگه!! )
ادامه دارد...