پيام
+
براي پيامبرم كه درود خدا بر او و خاندانش باد مي نويسم
عدالتجويان نسل بيدار
90/11/21
احمد ناظمي
زيباترين تراژدي عالم را مي توان در زندگي نامه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله يافت. مبلادش را كه مرور كني آن را آكنده از شگفتي و زيبايي خواهي يافت. پدرش عبدالله محبوبترين جوان مكه بود. جدش عبدالمطلب نيت كرد كه اگر خدا ده پسر به او ببخشد پسر دهمي را در راه خدا قرباني كند.
احمد ناظمي
سرانجام خواسته عبدالمطلب برآورده شد و پسر دهم عبدالله نيز به دنيا آمد. عبدالمطلب صبر كرد تا عبدالله جواني برومند شود. آنگاه نذر خويش را با عبدالله در ميان گذاشت. عبدالله كه كوهي از ادب و تواضع بود در مقابل خواسته پدر تسليم شد.
احمد ناظمي
صبحدم عبدالمطلب و عبدالله به قربانگاه رفته و عبدالمطلب مهيا مي شود تا كارد بر گلوي عبدالله نهد. اما فرياد و شيون مردمان مكه رو به آسمان مي رود ... اشارتش مي كنند تا دست از قرباني بكشد ليكن عزمي پولادين دارد و بر اداي نذر خويش همتي تام گماشته است ... سرانجام راضي مي شود تا بين قرباني صد شتر و قرباني عبدالله قرعه اندازند.
احمد ناظمي
يك بار قرعه مي اندازند و قرعه به نام صد شتر مي افتد .. فرياد شادي مردمان فضاي مكه را پر ميكند اما عبدالمطلب با خود مي انديشد اين قرعه كافي نيست ديگر بار قرعه مي اندازد و باز رهايي عبدالله رقم ميخورد برخي از ارباب سيره نبشته اند كه اين قرعه تا ده بار تكرار شد و هر ده بار بر قرباني صد شتر اشارت آمد سرانجام عبدالمطلب پسرش را رها كرده و صد شتر فديه مي دهد
احمد ناظمي
در همين اثنا حاكم بحرين به اشارت انوشيروان عوض مي شود. عبدالمطلب كه با ساير بلاد رابطه تجاري دارد براي استقبال از اين انتصاب راهي بحرين مي شود. حاكم بحرين نيز هدايايي از جمله اسبي بسيار گرانقيمت كه مانندش در بلاد عرب نبود بدو مي بخشد هنوز به مكه نرسيده است كه خبر درگذشت فرزندش عبدالله او را دغدار مي سازد
احمد ناظمي
8
احمد ناظمي
9