پيام
+
مردم سالاري ديني يا دين سالاري مردمي كداميك صحيح است
عدالتجويان نسل بيدار
90/8/14
احمد ناظمي
چند سالي است كه به مدد هنر واژه پردازي مطلبي بر سر زبانها افتاده به نام مردم سالاري ديني. ليكن بايد توجه داشت كه اين اصطلاح ميانه چنداني با مباني فقه حكومتي شيعي ندارد.
احمد ناظمي
مردم سالاري ديني دو معنا ميتواند داشته باشد الف: مردم بر طبق موازين ديني بر سرنوشت سياسي اجتماعي خويش حاكمند. ب: مردم در انتخاب جهت ديني در حكومت متبوع خويش مختارند.
احمد ناظمي
بطلان معناي دوم كاملا واضح است و پرواضح است كه كسي كه حكومت اسلامي را مي پذيرد ديگر نميتواند جهت آن را خودش انتخاب كند بلكه بايد به همه جهات و موازين اسلامي در حكومت گردن نهد و مصداق كساني كه ميگفتند آمنا ببعض و نكفر ببعض نباشد.
شبر
تا اينجاش قبول...
احمد ناظمي
بارها شنيده ايم كه برخي در صحبتهاي عاميانه براي اثبات اختيار در انتخاب جهت ديني به آيه لا اكراه في الدين استمساك ميورزند. اين آيه مربوط به انتخاب جهت ديني در حكومت نبوده و ناظر به كساني است كه هنوز اسلام نياورده اند ليكن وقتي كسي پس از اتباع رشد دين اسلام را بپذيرد ديگر نميتواند از اصول آن تخلف ورزد و بايد عبوديت محض داشته باشد.
احمد ناظمي
تفسير اول از مردم سالاري ديني به اين معنا كه مردم بر طبق موازين ديني بر سرنوشت سياسي اجتماعي خويش حاكمند نيز ميتواند قابل نقد باشد
احمد ناظمي
زيرا اگر چه مردم بر طبق موازين دين اسلام بايد از حكومت اسلامي پيروي كنند ليكن بر سرنوشت خويش حاكم نيستند. بلكه در بسياري موارد ممكن است دين با خواست آنان متفاوت باشد و پر واضح است كه در اين صورت آنان بر سرنوشت خويش حاكم نخواهند بود بلكه دين سرنوشت آنان را رقم خواهد زد.
احمد ناظمي
ليكن اين به اين معنا نيست كه مردم در حكومت ديني نقش ندارند بلكه بيعتهاي مختلف كه در زمان پيامبر اكرم صورت گرفت از قبيل بيعت رضوان و بيعتي كه مردم در روز غدير بر ولايت اميرالمؤمنين كردند نشان ميدهد كه حكومت ديني بدون اقبال مردمي جريان نمي يابد. و اين البته با مشروعيت متفاوت است. نميگويم در صورت مخالفت مردم حكومت ديني مشروعيت ندارد مي گويم مجال جريان نمي يابد.
احمد ناظمي
از همين رو پيامبران نيز با دليل و برهان مردم را به دين خدا و حاكميت الله فرا مي خواندند حتي شما مي بينيد كه در غياب موسي حكومت هارون اگر چه مشروعيت داشت اما متاسفانه مجال جريان نيافت و سخن هارون به موسي كه اين قوم مرا مخذول كردند شاهد اين ادعاست.
احمد ناظمي
صبر حضرت علي بر حكومت ابوبكر و عمر و عثمان نيز از سر ادبار مردم بود و الا حضرت مي توانستند با شمشير ابوبكر و عمر و عثمان را سر جاي خويش بنشانند ليكن با توجه به اينكه مردم اقبال نكرده بودند شورشهاي احتمالي و بغضهايي كه در دلها نهفته ميشد توان اجراي احكام خدا را از بين ميبرد. و البته دليل صلح امام حسن نيز اينگونه بود.
احمد ناظمي
بنابراين اگر چه بطلان مردم سالاري ديني مبرهن است ليكن دين سالاري مردمي نيز به اين معناست كه دين با كمك و حمايت مردم مجال حاكميت مي يابد. كما اينكه اگر كسي به حاكميت دين در جامعه كمك نكند و دين مهجور شود مرتكب بزرگترين كبيره ها شده است كه شرح آن در انواع مكاسب تحت عنوان ولايت طاغوت به قلم فقها ذكر شده است.
احمد ناظمي
همانگونه كه امام سجاد عليه السلام حتي از خياطي براي دستگاه حاكمه غير ديني نهي كرده اند. و عذابي هم كه براي قبيله اي از بين اسزائيل نازل شد براي اين بود كه خوبان امت در جهت حاكميت دين و جريان احكام شرعي تلاش نكرده بودند.
احمد ناظمي
دين سالاري مردمي يعني اينكه مردم با تمام وجود در جهت حاكميت دين تلاش نموده و در اجرا و استقرار آن كاملا مطيع خواست خدا و ولي خدا باشند. / والسلام