پيام
+
شباهت دين و كامپيوتر!
هادي قمي
91/10/5

احمد ناظمي
پريروز پدر همسرم بهم گفت كه برم قطعات كامپيوتر رو اسمبل كنم. اتفاقا شاگرد حاج اقا هم اونجا بود ازم پرسيد كه تو درس كامپيوتر خوندي؟ گفتم نه و بلافاصله ياد شباهت دين و كامپيوترافتادم و خنده ام گرفت همونطوري كه افراد غير متخصص درباره كامپيوتر اظهار نظر ميكنند در حوزه دين هم افراد غير متخصص اظهار فضل ميكنند مثلا بني صدر درباره اقتصاد اسلامي و يا بازرگان درباره قرآن كتاب مينويسه و قس علي هذا ...
رزگل
همينجاست که بايد گفت بيجا ميکنند ....هر علمي عالم خودشو ميخواد....
احمد ناظمي
اما تفاوتشون هم اينه که اشتباه در کامپيوتر ممکنه فقط منجر به آسيب سخت افزاري يا نرم افزاري يا از دست رفتن اطلاعات بشه اما اشتباه در اظهار نظر ديني ممکنه فاجعه به بار بياره همچنين وسعت گستره حوزه دين کجا و گستره دانش کامپيوتر کجا!!
حسان
حاج آقا، مگر كامپيوتر يا بهتر بگوييم رايانه نياز به درس دارد؟ ما كه سالهاست گرفتارش هستيم و تا حالا بحمدالله براى كسى مشكلى ايجاد نكردهايم با اينكه خيلى هم زياد درسش را نخواندهايم! پس برويد سر اصل مطلب كه تا حدى رفتيد!
احمد ناظمي
سلام عليكم استاد حسان گرامي! مثال شباهت دين و كامپيوتر فقط يه مثال جزئي در يه وصداق كوچيك بود مثلا ميگن مومن بايد حيا رو از كلاغ ياد بگيره در حالي كه اين هم يه مثال جزئي كوچك هست و شموليت در همه مصاديق حيا نداره ان الله لا يستحيي ان يضرب مثلا ما بعوضة فما فوقها ... و البته با ذكر تفاوت كامپيوتر و دين به تفاوت مصداقي مخصوصا در وسعت گستره هر دو علم اشاره داشتم
احمد ناظمي
اما در حوزه دين كه گستره بسيار وسيعي داره و حتي تحقيق در مسائلي از مسائلش دانش خاص خودش و صرف سالها وقت رو نياز داره ميبينيم كه افاد راحت به صرف اينكه برداشتهاي ذوقي از روايت يا آيه اي دارند ميان اظهار نظر ميكنند و اين اظهار نظر چون پشتوانه آگاهي نداره ممكنه بدل به تحجر و التقاط و يا حتي منجر به بدعت بشه
احمد ناظمي
حقير در جلساتي كه با برخي از بزرگواران مدعي فضل داشتم متوجه ميشدم كه حتي پيش نياز اوليه فهم دين كه همون فهم زبان دين يعني ادبيات هست رو ندارند تا چه برسه به آگاهي از مدلول روايت يا آيه اي! و اونوقت اين افراد در دانشگاه هنگام تدريس اين مفاهيم رو تحويل دانشجو ميدادند
احمد ناظمي
يا در حوزه كتاب ميبينيم كه افرادي دم از تفسير و يا طرح مسائل ديني ميزنند كه وقتي كتابشونو ميخونيد واقعا شگفت زده ميشيد اين جريان مخصوصا در اواخر دوره پهلوي اول انقلاب كه هنوز بيداري اسلامي در ايران به بلوغ نرسيده بود زياد مشاهده ميشه كه منجر به حتي ظهور جريانهاي التقاطي نظير سازمان مجاهدين و يا قبل از اون در اوائل حكومت پهلوي ملي مذهبيون شد.
احمد ناظمي
كه بعدها همين جريان ملي مذهبي در اول انقلاب منجر به تاخير درك مردم از مفهوم اصلي حكومت اسلامي شد كه اثارش در اواسط دهه هفتاد كم كم خودشو نشون داد و در دهه هشتاد هم به اوج خودش رسيد
احمد ناظمي
حالا هم اين جريان با تزريق كمكهاي استكباري منجر به ظهور جريانهاي انحرافي ديني شده كه خب تفصيلش در اين غفيدنميگنجه و گول خوردن بعضي از مردم هم اين خاطر هست كه به آيه فاسئلوا اهل الذكر عمل نميكنند.
احمد ناظمي
از اونجا كه نميخوام وارد يه جريان مرده بشم و بحثي رو كه چند هفته اي هست كه به اتمام رسيده دوباره مطرح كنم به جريانات انحرافي بدنه دولت كاري ندارم بلكه عرضم ناظر به همه تريبونهايي هست كه به نام دين داير ميشن كه هشيار باشيم آب رو از چشمه سارش بگيريم و چشممون به دهان مراجع تقليد باشه تا در فتنه هاي آخرالزماني گرفتار نشيم.
احمد ناظمي
اين فيد ظرفيت بررسي جزئيات رو نداره ولي چه خوبه كه حاج آقا حسان گرامي در باره جريان شناسي فرهنگي و مذهبي و نقش علم و عالم در جلوگيري از انحرافات عقيدتي اتاقي بسازند كه تبصره اي براي عامي و عارف باشه
حسان
عجب، چه كسى بود صدا زد سهراب؟! :) اين پيام كجا بود كه بنده نوشتههاى جديدتان را نديدم؟ ..... بگذريم .... حالا چرا بنده بايد چنين اتاقى بزنم؟ ما كه از اين شكل اتاقها قطع اميد كرديم برادر! :))